۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

غير قابل پذيرش

در دوره جواني و آن زمانهايي كه مثل آدم مطالعه مي كردم و وقت زيادي را براي آن صرف مي كردم، ‌بخشي از زمان صرف مطالعه جامعه شناسي ارتباطات و مسائل ارتباطات علوم اجتماعي مي شد. در آن دوران چند اسم بود كه براي من حكم مراد را داشتند و تقريبا كتاب يا مقاله اي نبود كه از آنها نخوانم. از آن جمله مي توان به كساني چون استاد معتمد نژاد، استاد ساروخاني و دكتر محسنيان راد اشاره كرد.

چند وقت پيش ديدم شبكه 4 برنامه اي راجع به تاريخچه ارتباطات در ايران تهيه كرده كه در آن جناب مير فخرايي با دكتر محسنيان راد اين برنامه را اجرا مي كنند. برنامه جالبي است و نظريات آقاي دكتر محسنيان از خود برنامه جالبتر. آنچيزي كه باعث شد از اين برنامه بنويسم اتفاقي بود كه امروز در برنامه افتاد.

جناب استاد به همراه تأكيدات آقاي مير فخرايي انزجار و تنفر خود را به بديهي ترين شكلي نثار كساني كردند كه دوستان بزرگتر و يا هم رده خود را با اسم كوچك صدا مي زنند. در عين حال طبق كليات مصوب برنامه هاي صدا و سيما در اين وسط دشنامهاي نازي هم خدمت غربيهاي از خدا بي خبر! حواله گرديد كه آنها اصلا حرمت نمي شناسند و بزرگتر كوچيكتر حاليشان نيست و .....

خداييش خيلي عصباني شدم. شك ندارم كه جناب استاد محسنيان راد كه هنوز هم ارادت خدمتشان دارم واحدهاي روانشناسي را گذرانده اند و مي دانند كه به اسم كوچك صدا كردن يكي از راههاي نزديكتر احساس كردن انسانها به همديگر است. خود من بالشخصه وقتي در هلند درس مي خواندم از اينكه از استاد گرفته تا كوچكترين شاگردها من را با نام كوچك صدا مي زنند لذت مي بردم و الان هم معتقدم اين سيستم نزديكي بسيار زيادي را بين شاگردان و اساتيد ايجاد مي كند كه متأسفانه در ايران هرگز ديده نمي شود و يكي از بزرگترين ايرادات سيستم آموزشي ايران است. بخش ديگر اين قضيه كوبيدن غربيها به دليل اين امر بود كه ميرفخرايي عزيز به بدترين شكلي آن را اجرا كرد.
فقط يك سوال دارم و آن اين است كه ايراني جماعت اين همه بحث حرمت بزرگتر را مي كند چرا در گفتن دروغ ابايي ندارد؟ دروغ از بزرگترين زشتيها است كه متأسفانه در ايران به حدي عموميت يافته كه جزو عرف ما ايرانيها شده است. اين دروغ اشكالي ندارد ولي دوستان خود را با نام كوچك صدا بزنيم قرآن غلط مي شود؟

خدايا را به علماي ما علم و صداقت عنايت فرما.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر