۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

لغو امتياز روزنامه سرمايه

تا جايي كه يادم مي آيد در دوره كودكي و نوجواني روزي نبود كه پدرم بدون روزنامه از سر كار به خونه برگرده. اين عادت پدرم باعث شد كه من هم به مطالعه روزنامه معتاد! شوم. همان زمانها اگر روزي به هر دليلي روزنامه نمي خريد من خودم مي رفتم مي خريدم و يا اينكه آنروز را بايد به خماري مي گذراندم. در دهه 60 خصوصا، پدرم كيهان مي خريد و اگر روزي اين روزنامه اطلاعات مي شد باز هم خمار بودم. الان هم اين عادت روزنامه خواندن را هنوز دارم ولي شايد بيشتر الكترونيكي، اما به هر شكل روزهاي پنج شنبه روزنامه را بايد بخرم تا با خيال راحت روي زمين بشينم و بعد صبحانه روزنامه بخوانم.
در دهه 70 ديگر اين كيهان نبود كه خماري من را جبران مي كرد بلكه همشهري،‌ جامعه، توس،‌ آسيا و بالاخره در دو سه سال اخير روزنامه سرمايه چشمان مرا نوازش مي داد. امروز شنيدم كه روزنامه سرمايه را نه تنها توقيف بلكه درجا لغو امتياز كردند.

البته جاي تعجب نداشت. از بعد از انتخابات بعضي مقالات و خبرهايش هم به مذاق خيليها خوش نمي آمد و من اين روز را كاملا پيش بيني مي كردم ولي آنچيزي كه بيشتر برايم جالب است اينه كه درسته هنوز اطلاعات و كيهان از قديم الايام در ايران چاپ مي شده اند و هنوز هم چاپ مي شوند (البته كيهان كه وضعيتش مشخص است و اطلاعات هم كه كبريت بي خطر است) ولي اگر به روزنامه ها و مجلات معروف دنيا مثل واشينگتن پست، ‌نيويورك تايمز، تايمز، فيگارو،‌ فاينشنال تايمز و خيليهاي ديگه كه داراي خوانندگان هميشگي و پرو پا قرصي هستند نگاه كنيم مي بينيم كه بعضي هايشان نزديك به 100 سال عمر دارند و هيچ وقت با تعطيلي از سوي مخالفين و مسئولين حكومتي تعطيل نشده اند. شايد در بسياري اوقات مقالاتي نوشته باشند كه صداي خيليها را درآورده باشند ولي اگر كار به دادگاه هم كشيده شده تعطيلي روزنامه يا مجله انجام نشده است.

چرا ما اينگونه فكر مي كنيم كه براي اصلاح يك ملت بايد حتما سياه و سفيد عمل كنيم و براي حل مشكل صورت مسئله پاك را كنيم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر